کالایی مالی تر از صنایع دستی وجود ندارد
به گزارش ایستگاه بازی، ایسنا/ براساس آخرین اخبار و گزارش های بدست رسیده، کالایی مالی تر از صنایع دستی وجود ندارد.
مریم جلالی، معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در خصوص سهم صنایع دستی در اقتصاد کشور اظهار کرد: ما برای صنایع دستی گزاره ای را تعریف کرده ایم تحت عنوان اقتصاد هویت بنیان. البته گزاره های مختلفی از جمله توسعه محور، پیشرفت بنیان، صنایع فرهنگی و صنایع خلاق وجود دارد که باید دایره معنایی هر کدام از آنها مشخص شود.
وی اضافه کرد: صنایع دستی و هنرهای سنتی این قابلیت را دارد که گپ بین فرهنگ و اقتصاد را پر کند؛ مسئله ای که همیشه وجود دارد این است که فکر می کنیم فعالیت های فرهنگی مالی نیست یا اقتصاد فرهنگی نیست، در صورتی که صنایع دستی هر 2 بال است. باید گفت که اگر صنایع دستی و هنرهای سنتی خاطره سازی گردشگری را رقم نزنند، گردشگری به حوزه اقتصاد متصل نخواهد شد.
جلالی ادامه داد: اقتصاد هویت بنیان نیز به این معنی است که ما سوال ها، بن بست ها و راه برون رفت از چالش های مالی را همانطور که پیشینیان از دل نوآوری های زیست بوم خود بدست آورند و ما تجلی آن را در صنایع دستی می بینیم، عمل کنیم و همان راه را پیش گیریم.
وی گفت: ما سهمی در اصالت ها و آن چیزی که در بینش انسان ایرانی وجود داشته است، داریم و این بینش منجر به یک نگرش شده و سلیقه او را ساخته است. در ادامه این نگرش، منش و رفتار او را ایجاد کرده و در نهایت تجلی رفتار انسان ایرانی به صنایع دستی تبدیل شده است. به عنوان مثال نقش های روی پارچه، چوب، سنگ و ... یک پیوستار فرهنگی ایجاد کرده و در جهان به عنوان صنایع دستی و خلاق معروفیت پیدا کرده است.
معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اضافه کرد: منتهی این صنایع دستی در حال حاضر به ویترین ها رانده شده و کاربردی تزئینی پیدا کرده اند. این در صورتی است که صنایع دستی جزئی از صنایع زیستی بوده و برای رفع نیاز از آن استفاده میشده است. اگر بخواهیم با رویکردی فرهنگی به اقتصاد نگاهی بیندازیم باید از شاه کلید آن که صنایع دستی است، استفاده کنیم. البته باید توجه داشت که محصولات فرهنگی باید بروز و براساس نیاز و سلیقه انسان امروزی وارد چرخه اقتصاد شوند.
جلالی ادامه داد: به عقیده من هیچ کالایی مالی تر از صنایع دستی نیست. باید گفت که یک کالای خام با چاشنی هنر برای اقتصاد ارزش اضافه کرده 600 برابری ایجاد می کند، در نتیجه ارزش اضافه کرده کالاهای صنایع دستی بالا است. همچنین صنایع دستی تبدیل کالای مصرفی به کالای سرمایه است و پس از سالها جزئی از میراث محسوب می شود و این مولفه ها باعث می شود تا فکر سیاست گذار را معطوف به دریافت الگوی نوین پیشرفت براساس اصالت کرد و به او قبولاند که صنایع دستی می تواند راهگشا باشد.
وی عنوان کرد: استفاده از عنوان صنایع مستظرفه برای هنرهای ایرانی عنوانی دقیق تر است، چرا که صنایع مستظرفه زمینه سازی می کند تا بتوانیم ظرافت های فرهنگی برخاسته از مواد اولیه زیست بوم هنرهای صنایع را اینگونه تعریف کنیم. همچنین تولید انبوه در حوزه صنایع دستی را تهدید نمی بینیم به این شرط که اصالت ها و ریشه ها حفظ شود. ما اگر بتوانیم در بخش منحصر بفرد سازی سرآمد باشیم در بخش تولید انبوه و عمومی نیز با استفاده از فناوری های روز می توانیم نیازهای مصرف کننده را به خوبی پاسخ دهیم.
جلالی پیرامون اینکه کالایی مالی تر از صنایع دستی وجود ندارد، اضافه کرد: صنعت به مصرف کننده زنده است و اگر ما مصرف کننده ای نداشته باشیم و نتوانیم نیاز تعداد زیادی از مصرف کنندگان را پاسخ دهیم در یک خلاء فعالیت کرده ایم و مانند امروز صنایع دستی به تزئین زندگی تبدیل می شود و عین زندگی نیست.
وی بیان نمود: جهان به صنایع دستی به این دلیل که از مواد اولیه محیط و زیست بوم استفاده می کند رجوع خواهد کرد، چرا که برای پالایش خود راهی جز بازگشت به نوآوری ها و رویکردهای صنایع دستی ندارد. به عنوان مثال صنعت مد زباله سازترین صنعت جهان است و با رجوع به پارچه های دست بافت و ارگانیک به راحتی میتوان این معضل و مشکل را حل کرد.
عنوان دستی در صنایع دستی استعاره ای از جوشش هنرمندانه است
جلالی ادامه داد: بنابراین عنوان دستی در صنایع دستی استعاره ای از جوشش هنرمندانه است که اندیشه تبدیل به حرکت دست می شود و این حرکت گاهی روی چوب، چرم، شیشه، پارچه و ... قابل دیدن است و هنرمند برای آن تماما از مواد طبیعی استفاده می کند.
معاون صنایع دستی وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اظهار کرد: در بخش هنر بحثی وجود دارد تحت عنوان جوشش هنری و آنی که یک هنرمند در اثر خود می ریزد؛ این آن هنرمندانه را هیچ کس نمی تواند تکرار کند و منحصر بفرد است و فاصله بین جوشش و کوشش هنرمند را نشان می دهد. ما باید بتوانیم این آن انسانی را به عنوان الگو نگهداریم، چرا که همین مورد است که کالای مصرفی را به سرمایه تبدیل می کند.
جلالی اضافه کرد: در کنار شخصی سازی صنایع دستی باید به فکر عمومی سازی نیز باشیم و نباید این بخش حذف شود. در کل این دیدگاه که این مورد هنر است و صنعت نیست یا بالعکس آن پذیرفتنی نیست و اگر این نگاه به یک منطق فازی تبدیل شود می توانیم صنعت هنرمندانه یا هنر صنعتی داشته باشیم.
وی در پاسخ به این سوال که برای اتصال صنایع دستی منطقه ها دور دست به بازار ایران و جهان وزارت میراث فرهنگی چه برنامه هایی دارد، عنوان کرد: زمانی که از برنامه صحبت می شود سه معنی خط مشی، نقشه راه و عملیات مورد نظر است. یکی از مسیرها در وزارت میراث فرهنگی فعلی توجه همه جانبه به زنجیره ارزش است. از خلق و شناسایی گرفته تا آموزش، بهینه سازی، استانداردسازی، بسته بندی، معرفی جهانی، بازاریابی و قیمت گذاری. ما نیازمند نگاهی متوازن به این زنجیره هستیم. اگر نگاه نامتوازن باشد مواردی که مدنظر است، رخ نخواهد داد.
جلالی گفت: به لطف شبکه های اجتماعی و جهانی پلتفرمی میتوان شاهد این بود که بازگشت دوباره جهان به بازار صنایع دستی به دلیل ایجاد خرده فروشی های انبوه مانند آمازون و دیجی کالاست و فرصت خوبی برای صنایع دستی محسوب می شود.
دولت به جای تصدی گری در حوزه صنایع دستی باید به تسهیلگری بپردازد
وی اضافه کرد: به همین دلیل هنرمندان در روستاها و نقاط دور با اتصال به این شبکه می توانند خود را پرزنت کرده و برای کالای خود قیمت گذاری کنند؛ ما نیز به عنوان دولت در کوششیم از تصدی گر خود کم کرده و به تسهیلگری بیافزاییم.
منبع: همگردی