زندگی با ضریب هوشی یا IQ پایین: چالش ها، محدودیت ها و تجارب واقعی
به گزارش ایستگاه بازی، قرار نیست که همه ما در همه امور و جنبه های هوش، ضریب هوشی مان یکسان باشد. انواع مختلفی از هوش وجود دارد:
هوش زبانی-کلامی - هوش منطقی-ریاضی - هوش فضایی-تصویری - هوش موسیقایی - هوش بدنی-حرکتی - هوش میان فردی - هوش درون فردی - هوش طبیعت گرا - هوش وجودی - هوش هیجانی - هوش خلاق
بنابراین شما ممکن است هوش ریاضی خوبی داشته باشید. اما هوش حرکتی تان بد باشد یا از هوش هیجانی بهره ای نبرده باشد.
برای انطباق با این شرایط چه کرد و آدم های کم هوش تر پیرامون ما با چه مسائلی دست و پنجه نرم می نمایند؟!
زندگی با IQ پایین چالش های منحصربه فردی را در پی دارد که بر جنبه های مختلف زندگی فرد تأثیر می گذارد. این تأثیرات از روابط اجتماعی تا امور شغلی و حتی زندگی شخصی را در بر می گیرند. افراد با IQ پایین اغلب با موانعی روبرو می شوند که درک و همدلی بیشتری از سوی دیگران را می طلبد. اینها بعضی از مسائل آنهاست:
مشکل در ابراز وجود در جمع های اجتماعی
یکی از سختی های بزرگ زندگی افراد با IQ پایین، ناتوانی در مشارکت مؤثر در مکالمات و بحث های گروهی است. این افراد احساس می نمایند که توانایی ارائه دیدگاه های جالب و ارزشمند را ندارند. یکی از آنان شرح می دهد: برای من، بزرگترین مشکل این است که هیچ وقت حرفی برای گفتن ندارم که در هنگام گفتگوی جمع ارائه کنم. معمولاً در جمع فقط گوش می دهم و می دانم که هرچه بگویم احتمالاً ارزش چندانی ندارد. در این شرایط حس انزوا می کنم و نمی توانم با دیگران ارتباط عمیقی برقرار کنم.
احساس بی کفایتی و اضطراب شغلی
در محیط کار، افراد با IQ پایین به خاطر ناتوانی در انجام درست و به موقع وظایف دچار اضطراب می شوند. یکی از این افراد می گوید: در اوایل سی سالگی هستم و می ترسم شغلم را به علت ناتوانی در انجام کارهای ساده از دست بدهم. تقریباً هر روز بازخوردهای منفی می گیرم و به مرور زمان، همکارانم از من بیزار می شوند. در هر شغلی که بوده ام، از ساده ترین کارها هم ناتوان بودم و حس می کنم که دیگران را با حضورم اذیت می کنم. حتی فکر می کنم که شاید بهتر باشد همسرم از من جدا گردد تا بتواند زندگی بهتری داشته باشد.
برخوردهای تبعیض آمیز و تمسخرآمیز در محیط های اجتماعی
افراد با IQ پایین معمولاً در محیط های اجتماعی و کاری مورد تمسخر یا بی اعتنایی قرار می گیرند. یکی از آن ها با بیان اینکه مردم او را تنبل و بی توجه می پندارند، می گوید: حتی والدینم هم گاهی از من ناامید می شوند و نمی توانند درک نمایند که نمی توانم به خوبی دستورالعمل ها را بفهمم. مردم فکر می نمایند که من فقط تنبلی می کنم، اما در واقع مشکل اصلی درک اطلاعات است. احساس می کنم که هر روز از دیگران عقب تر می مانم.
مسائل یادگیری و عدم توانایی در به خاطر سپردن اطلاعات
مشکل در یادگیری و حافظه یکی از رایج ترین چالش ها برای این افراد است. آن ها برای درک و یادگیری اطلاعات تازه احتیاج به زمان و تمرکز بیشتری دارند و اغلب به سختی می توانند اطلاعات را حفظ نمایند. یکی از آن ها می گوید: زمانی که شاغل بودم، انتظار داشتند که بتوانم خیلی سریع یاد بگیرم، اما همیشه از همکارانم عقب می ماندم. همین مسئله باعث می شد که حس کنم ناتوانم و به عنوان فردی کند و کم هوش شناخته شوم. این باعث شد تا اعتماد به نفسم به شدت کاهش پیدا کند و همیشه حس ضعف داشته باشم.
چالش های روزمره و ناتوانی در انجام وظایف ساده
زندگی روزمره برای افرادی با IQ پایین پر از چالش های متعدد است. آن ها حتی در انجام کارهای ساده ای چون آماده سازی غذا، نظافت خانه، و یا رفتن به مکان های تازه دچار مشکل می شوند. یکی از آن ها می گوید: هر کاری برای من یک چالش بزرگ است. پخت و پز برایم سخت است چون به سختی می توانم دستور غذا را دنبال کنم و حتی در بسته بندی های آماده هم گیج می شوم. حسادت می کنم به کسانی که این مسائل را ندارند. برای من، تمیز کردن خانه یا حتی گذاشتن روکش روی تخت کار سختی است.
انزوای اجتماعی و مسائل عاطفی
یکی از بزرگترین مسائلی که افراد با IQ پایین تجربه می نمایند، انزوای اجتماعی است. آن ها اغلب به علت ناتوانی در برقراری ارتباط مؤثر از جمع ها و روابط اجتماعی کنار گذاشته می شوند. یکی از این افراد می گوید: بیشتر وقت ها احساس می کنم مردم من را عادی نمی دانند و با دید منفی به من نگاه می نمایند. این مسئله باعث می گردد که هرچه بیشتر منزوی شوم و به مرور زمان اعتماد به نفسم کمتر گردد. من از اینکه دیگران همیشه به من نگاه تحقیرآمیزی دارند خسته شده ام.
احتیاج به حمایت اجتماعی و عدم درک از سوی دیگران
این افراد احتیاجمند درک و حمایت بیشتری از سوی دیگران هستند، اما به طور معمول با رفتارهایی روبرو می شوند که احساس ارزشمندی آن ها را کاهش می دهد. یکی از افراد با اشاره به این موضوع می گوید: بیشتر مردم با من مثل یک کودک رفتار می نمایند و فکر می نمایند این کارشان نشانه مهربانی است، اما در واقعیت این رفتار به شدت توهین آمیز است. خسته شده ام از اینکه همیشه دیگران به من نگاه از بالا به پایین دارند و مرا جدی نمی گیرند.
پذیرش خود و مبارزه با مسائل روانی
پذیرش محدودیت های شناختی و پذیرش خود برای افراد با IQ پایین بسیار سخت است. آن ها اغلب با مسائل روانی نظیر افسردگی، استرس و عدم اعتماد به نفس روبرو هستند. یکی از افراد در این باره می گوید: همیشه سعی نموده ام که خودم را بپذیرم، اما نمی توانم. نمی توانم قبول کنم که از دیگران عقب تر هستم و درک مسائل برایم سخت است. این احساس کمبود و ضعف هر روز به من یادآوری می نماید که نمی توانم مثل دیگران زندگی کنم.
تجربه ای متفاوت از زندگی
زندگی با IQ پایین تجربه ای پیچیده و فرق دارد که احتیاج به همدلی و درک بیشتری از سوی جامعه دارد. این افراد به خاطر ناتوانی هایشان در زندگی با چالش های فراوانی روبرو هستند، اما احتیاجمند حمایت، احترام و پذیرش از سوی دیگران هستند تا بتوانند زندگی بهتری داشته باشند.
با افراد با ضریب هوشی پایین چطور برخورد کنیم؟
برخورد با افرادی که ضریب هوشی پایین تری دارند و در محیط کار یا اجتماع پیرامون ما حضور دارند، احتیاجمند رویکردی آگاهانه، همراه با همدلی و احترام است. این افراد اغلب به علت محدودیت های شناختی خود با چالش های روزمره و استرس های بیشتری روبرو هستند. در ادامه راهکارهایی برای رفتار مؤثر و محترمانه با این افراد ارائه می گردد:
1. ایجاد فضای امن و حمایتگرانه
اولین گام برای تعامل مناسب با این افراد، فراهم کردن فضایی امن و بدون قضاوت است. آن ها ممکن است احساس نمایند که از دیگران عقب تر هستند یا از لحاظ شناختی محدودند. بنابراین، ضروری است از هرگونه رفتار تمسخرآمیز یا قضاوت گرانه پرهیز کنید و فضایی فراهم کنید که آن ها بتوانند بدون ترس از اشتباه، آزادانه سؤالات خود را مطرح نمایند.
2. استفاده از ارتباطات واضح و ساده
در ارتباط با افراد با ضریب هوشی پایین تر، بهتر است از زبانی ساده و روشن استفاده کنید. هنگام ارائه دستورالعمل ها یا شرح اطلاعات، کوشش کنید به شکلی ساده و قابل فهم صحبت کنید و از اصطلاحات پیچیده یا مبهم پرهیز کنید. بعلاوه، اگر احتیاج است، شرحات خود را به صورت مرحله به مرحله بیان کنید تا فرآیند یادگیری آن ها راحت تر گردد.
3. حفظ صبر و شکیبایی
کار کردن با افراد با ضریب هوشی پایین تر می تواند احتیاجمند صبر بیشتری باشد. این افراد ممکن است به زمان بیشتری برای فهم یا انجام وظایف احتیاج داشته باشند. شکیبا بودن و پرهیز از عجله و فشار، می تواند به آن ها یاری کند تا با اعتماد بیشتری وظایف خود را انجام دهند. اگر ضروری است شرحی را دوباره تکرار کنید، این کار را با آرامش و بدون نشان دادن نشانه ای از ناراحتی انجام دهید.
4. تشویق و حمایت از پیشرفت های کوچک
افراد با ضریب هوشی پایین تر، اغلب با اعتماد به نفس کمتری روبرو هستند و ممکن است احساس ضعف داشته باشند. کوشش کنید تا پیشرفت های کوچک آن ها را تشویق کنید و از موفقیت های جزئی شان قدردانی کنید. این کار می تواند انگیزه و اعتماد به نفس بیشتری به آن ها بدهد و احساس نمایند که کوشش هایشان دیده می گردد و ارزشمند است.
5. پرهیز از مقایسه با دیگران
مقایسه این افراد با دیگران می تواند آسیب زننده باشد و احساس بی کفایتی بیشتری در آن ها ایجاد کند. به جای مقایسه، بهتر است پیشرفت های آن ها را با دستاوردهای خودشان در نظر بگیرید و سعی کنید آن ها را تشویق کنید که بهبودهای خود را در طول زمان ببینند.
6. استفاده از آموزش های عملی و تجربه محور
آموزش های عملی و تجربه محور می توانند برای افراد با ضریب هوشی پایین تر مفیدتر باشند. این افراد معمولاً با تماشا و انجام دادن بهتر یاد می گیرند تا با گوش دادن به شرحات تئوریک. در صورت امکان، آن ها را در فرآیندها و فعالیت های عملی مشارکت دهید و فرصت دهید تا مهارت های لازم را با تمرین به دست آورند.
7. ایجاد فرصت های مناسب برای مسئولیت پذیری
به این افراد فرصت دهید تا در محیط کار احساس مسئولیت پذیری نمایند. آن ها ممکن است در انجام وظایف ساده و تعیین بهتر عمل نمایند و با داشتن مسئولیت های تعیین، احساس تعلق و اهمیت بیشتری در محیط کار داشته باشند. انتخاب وظایفی که با توانایی ها و قابلیت های آن ها هم خوانی داشته باشد، می تواند تأثیر مثبتی بر خودانگیختگی آن ها بگذارد.
8. احترام به ارزش ها و عزت نفس آن ها
احترام به عزت نفس و کرامت این افراد از اهمیت ویژه ای برخوردار است. هرگز آن ها را در حضور دیگران تحقیر نکنید و در صورت احتیاج به انتقاد یا اصلاح عملکردشان، این کار را به صورت خصوصی و با لحنی محترمانه انجام دهید. برخورد محترمانه می تواند به آن ها حس ارزشمندی و تعلق به جمع بدهد.
9. فراهم کردن بازخورد سازنده و مفید
بازخوردهای سازنده و مفید می توانند به این افراد یاری نمایند تا در مسیر درستی پیش بروند. کوشش کنید تا بازخوردهای خود را به گونه ای ارائه دهید که نه تنها به نقاط ضعف اشاره کند، بلکه راه های بهبود را نیز نشان دهد. بازخوردهای مثبت و انگیزشی می تواند به آن ها اعتماد به نفس بیشتری بدهد.
10. تمرکز بر نقاط قوت و قابلیت هایشان
هر فردی، حتی با محدودیت های شناختی، دارای توانایی ها و نقاط قوت خاصی است. کوشش کنید تا نقاط قوت این افراد را بشناسید و از آن ها به نحو مؤثری استفاده کنید. مثلاً بعضی از این افراد ممکن است در کارهای دستی یا فعالیت هایی که احتیاج به تمرکز دقیق دارند، توانایی بیشتری از خود نشان دهند. تمرکز بر این نقاط قوت می تواند به آن ها احساس مفید بودن و انگیزه بیشتری برای پیشرفت بدهد.
تصویر شاخص از فیلم من سام هستم (I Am Sam) انتخاب شده است.
منبع
buzzfeedمنبع: یک پزشک