جنگ همزمان با روسیه و چین سخت ترین کابوس ارتش آمریکا
به گزارش ایستگاه بازی، در حال حاضر ایالات متحده طی یک دستور بین المللی باعث سود رساندن به بیشتر کشورهای پیروز و قدرتمند دنیا شده است که در آینده بتواند روی یاری آنها حساب کند، اما برای مدتی محدود.
با ما همراه باشید و با تور چین ارزان پاییز 99 از شگفت انگیزترین کشور دنیا دیدن کنید بر روی دیوار چین سلفی بگیرید، از قصر ممنوعه دیدن کنید و در خیابان شانگهای پیشرفته ترین آسیا قدم بزنید.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، پایگاه اینترنتی نشنال اینترست در یادداشتی به آنالیز نتایج جنگ احتمالی آمریکا با روسیه و چین پرداخت.
در این یادداشت آمده است: ایالات متحده در دهه اخیر دکترین خود با موضوع دو جنگ به صورت همزمان (تهیه مقدمات و ملزومات برای انجام جنگ در دو جبهه به صورت همزمان) را کنار گذاشته است. این برنامه به منظور جلوگیری آمریکا از اعلان جنگ کره شمالی، و در عین حال جنگ با ایران یا عراق طراحی شده است. این ایده به وزارت دفاع در زمانی که دیگر آمریکا احتیاجی به رویارویی با اتحاد جماهیر شوروی نداشت، در شکل دادن لوجستیک و پشتیبانی پایه ای دوران پس از جنگ سرد یاری بسیاری رسانده است. ایالات متحده از دکترین دو جنگ همزمان به دلیل تغییرات در سیستم بین المللی دست کشیده است، تغییراتی از قبیل افزایش قدرت چین و تکثیر شبکه های اثرگذار تروریستی.
اما اگر ایالات متحده ناچار به انجام دوجنگ همزمان - آن هم نه در مقابل کشورهایی مانند کره شمالی و ایران - گردد چه اتفاقی می افتد؟ چه شرایطی به وجود می آید اگر چین و روسیه به صورت کاملاً هماهنگ جنگ همزمان علیه اروپا و در اقیانوس آرام را آغاز نمایند؟
هماهنگی سیاسی
آیا مسکو و پکن می توانند شرایطی را فراهم نمایند که باعث برانگیختن ارتش آمریکا آن هم در دو جبهه مختلف گردد؟ ممکن است، ولی به احتمال زیاد خیر. هرکشوری اهداف به خصوص خودش را دارد و در راستای آن اهداف قدم برمی دارد. امکان محتمل تر این است که یکی از آن دو کشور از فرصت و بهانه بحران منطقه ای استفاده نموده و تسلط خود را بر منطقه بیشتر کند. برای مثال، مسکو تصمیم می گیرد که در صورت افزایش دخالت آمریکا در دریای جنوب چین، منطقه بالتیک را تصرف کند.
در هر صورت، جنگ با ابتکار عمل هرکدام از دو طرف مسکو یا پکن آغاز خواهد شد. ایالات متحده از دریافت سود موجود در هردو منطقه بهره می برد و به صورت کلی، حداقل وقتی که پای قدرت های بزرگ در میان باشد، ترجیح می دهد که با استفاده روش های دیپلماتیک و مالی به اهداف سیاسی خود برسد. در حالی که آمریکا شرایط را برای جنگ فراهم می نماید، روسیه یا چین اولین گلوله را شلیک خواهند کرد.
انعطاف پذیری
در طرف روشن قضیه، تنها بعضی از احتیاج های جنگ در اروپا و اقیانوس آرام مشترک هستند. مانند جنگ دنیای دوم که ارتش آمریکا بار دفاع از اروپا را به دوش میکشید و در عین حال نیروی دریایی بر روی اقیانوس آرام متمرکز بود، و نیروی هوایی ارتش نیز در هر دو جبهه نقش پشتیبانی را ایفا می کرد.
روسیه توانایی جنگ با ناتو در شمال آتلانتیک را ندارد و البته از نظر سیاسی تمایلی به این امر نیز ندارد. این بدین معنی است که هنگامی که ایالات متحده و متحدانش در ناتو منابعی را برای تهدید روسیه به وسیله دریا اختصاص می دهند (و در مقابل یورش نیروی دریایی روسیه ضمانت می دهند)، نیروی دریایی آمریکا می تواند نیروهای خود را در اقیانوس آرام متمرکز کند. بسته به مدت نبرد و زمان به وجود آمدن علائم هشدار دهنده آن، ایالات متحده می تواند یاری های نظامی قابل توجهی را برای مقابله با هرگونه درگیری جدی به اروپا ارسال کند.
توده ناوها، زیردریایی ها و کشتی های آمریکایی در اقیانوس آرام و دریای هند متمرکز خواهند شد و به صورت مستقیم با سیستم 2A، AD چین مبارزه خواهند کرد و راههای بازرگانی دریایی چین را مسدود خواهند کرد. ادوات هوایی دور برد شامل بمب افکن های رادار گریز و ابزار مشابه نیز در هر جبهه ای که احتیاج باشد فعالیت خواهند کرد.
ارتش آمریکا زیر فشار بسیار زیادی برای پیروزی زود هنگام در حداقل یکی از جبهه ها قرار خواهد گرفت. حتی ممکن است ایالات متحده مجبور گردد به یکی از زمینه های هوایی، فضایی و یا فضای مجازی تکیه کند به امید کسب پیروزی سیاسی و استراتژیکی که به این کشور اجازه دهد تا بقیه نیروی خود را در جبهه دیگر صرف کند. با توجه به نیروی متحدین آمریکا در اروپا، به احتمال زیاد این کشور تمرکز خود را بر روی درگیری در اقیانوس آرام متمرکز خواهد نمود.
ساختار اتحاد
ساختار اتحاد ایالات متحده در اقیانوس آرام با اروپا کاملا متفاوت است. علی رغم تعهد در مقابل متحدین به خصوص در اروپا، ایالات متحده هیچ برای مقابله با روسیه به غیر از حفظ یکپارچگی ناتو ندارد. اگر آمریکا نبرد را آغاز کند سپس آلمان، فرانسه، لهستان و انگلستان از آن پیروی خواهند کرد. در بیشتر حالت های ممکن، حتی اروپا به تنهایی و به پشتوانه اتحاد ناتو می تواند در مدت نه چندان کوتاهی در مقابل روسیه فزونی داشته باشند. روسیه ممکن است منطقه بالتیک را تصرف کند ولی درمقابل با قدرت هوایی ناتو روبرو می گردد که در نتیجه نمی تواند این منطقه را برای مدت طولانی حفظ کند. در این میان نیروهای هوایی و دریایی آمریکا پشتیبانی عظیمی از نیروهای ناتو انجام می دهند که فزونی لازم جهت پیروزی بر روسیه را به آنها می دهد. نیروی هسته ای آمریکا برعدم استفاده روسیه از سلاح هسته ای ضمانت خواهد نمود.
ایالات متحده با مسائل سخت تری در اقیانوس آرام روبرو خواهد شد. ژاپن و هند ممکن است علاقمند به درگیری در دریای جنوب چین باشند، ولی این امر شرکت آنها در جنگ را تضمین نمی نماید چرا که این جنگ می تواند از بی طرفی آنها بکاهد. ساختار اتحاد در هر نوع کشمکشی بستگی به خصوصیات آن کشمکش دارد. هرکدام از کشورهای فیلیپین، ویتنام، کره جنوبی، ژاپن یا تایوان می توانند هدف اولیه چین باشند. بقیه، صرف نظر از فشارهای آمریکا ترجیح می دهند که در جنگ شرکت ننمایند. این باعث به وجود آمدن فشار بیشتر بر روی آمریکا برای تسلط بر غرب اقیانوس آرام می گردد.
سخن آخر
ایالات متحده هنوز می تواند در دو جنگ به صورت همزمان به پیروزی برسد، یا حداقل به پیروزی نزدیک گردد، در حالی که نه چین و نه روسیه شانس زیادی برای برد نخواهند داشت. این قابلیت در آمریکا وجود دارد زیرا هنوز شکیل ترین و سازمان یافته ترین ارتش دنیا را داراست و همچنین در رأس متحدین قدرتمندی واقع شده است. از طرف دیگر چین و روسیه تضادهایی در زمینه نظامی با یکدیگر دارند که باعث می گردد ارتش آمریکا بتواند بخشی از نیروی خود را به یکی و بخشی دیگر را به دیگری اختصاص دهد.
اگرچه این شرایط به طور واضح برای همواره باقی نمی مانند. ایالات متحده نمی تواند برای همواره این میزان از تسلط را حفظ کند و باید از این پس بیشتر مراقب تعهدات خود باشد. در حال حاضر ایالات متحده طی یک دستور بین المللی باعث سود رساندن به بیشتر کشورهای پیروز و قدرتمند دنیا شده است که در آینده بتواند روی یاری آنها حساب کند، اما برای مدتی محدود.
.
منبع: تسنیم